خلاصه کتاب:
سیگار و فندکش را از روی اپن آشپزخانه چنگ زد.با احتیاط نسبی از کنار وسایل شکسته شده ی روی زمین، عبور کرد. دانه های درشت عرق، تمام صورتش را در بر گرفته، اما در پیشانی اش بزم دیگری بر پا بود. سر درد عصبی و خیسی پیشانی و موهایی که به پیشانی اش چسبیده بودند، عصبانی ترش می کرد. کلافه آستین پیراهن مردانه اش را روی پیشانی اش کشید. امشب زیادی تند رفته بود! زیاد از حد…
خلاصه کتاب:
آوید اندرسون پسر دورگه ایرانی_امریکایی که به طور اتفاقی با اِما کِری رو به رو میشه و اونو از دست یک دزد عوضی نجات میده… آوید شبیه هیچ مردی نبوده که اِما تا به امروز شناخته. بااوج گرفتن خطر، آوید بیشتر و بیشتر تو خونه اِما رفت و آمد میکنه. تااینکه یک شب اتفاق غیرقابل جبرانی در اتاق اِما میوفته… شکستن قانون، بهای زیادی دارد آوید مجبور به مبارزه ای کثیف می شود تا عشق را بدست آورد…
خلاصه کتاب:
عاشقی یعنی امتحان پس دادنه، به هم فرصت دادنه، طاقت داشتنه. کسی که طاقت داشته باشه و صبور باشه قطعا از امتحان سر بلند بیرون میاد و اگر نه مسیرش سقوطه! عاشق شدن هم سختی های خودشو داره. یک عاشق واقعی امتحان میشه،آزمایش میشه و در نهایت این عاشق پیشه واقعی هست که از این امتحان سخت سربلند بیرون میاد. داستان رمان درباره امتحان پس داده بنده هاست، بازی سرنوشته. خدا عاشقا رو دوست داره و گاهی بنده های عاشق رو آزمایش میکنه. یک عاشق، باید سختی راه رو به جون بخره و از یک امتحان سخت عبور کنه. آدم عاشق از این امتحان سر بلند بیرون میاد…
خلاصه کتاب:
هیچکس نمیدونه که عشق چهطور اونو پیدا میکنه و چهطور قلب سیاه شدهی پسری که از همه چی خسته هست رو دوباره زنده میکنه، پسر داستان ما معنی کلمهی خوشبختی رو خیلی وقته یادش رفته و تا میخواد اونو یاد بگیره خبری از گذشته و دروغی پوشالی همه چیز رو نابود میکنه... زنی که فیلسوف بوده و طرد شده؟! پسر داستان ما آرمان وقتی حقیقت رو میفهمه که نازنینش... متاهله...!
خلاصه کتاب:
مدتی از ازدواج نفس و مهرداد نگذشته بود که نفس متوجه رفتار های غیر عادی و سرد مهرداد می شود. از دوستان و آشنایان مهرداد متوجه می شود که مهرداد دل باخته ی دختری به اسم نسیم است و این ازدواج فقط برای راضی کردن پدرش و به نام کردن ارث و شرکتش است. اما با دونستن این قضیه، شرایط فرق می کند و با بچه دار شدن ان دو ورق زندگی آرام هر دویشان به سمت جدایی و طلاق کشیده می شود.
خلاصه کتاب:
داستان مردی خشن و جذاب، سی و دو ساله به نام ویهان است که عاشق دختری چهارده سال از خود کوچک تر می شود که افسار دلش را بریده، برای به دست آوردنش هر کاری می کند تا اینکه...
خلاصه کتاب:
داستان راجع به دختری به اسم گلساست که تنها بامادرش زندگی می کنه دختری زیبا وجذاب که اسیر بابک میشه ولی دخترقصه ما بخاطر مریضی مادرش مجبوربه ترک کشورش میشه و در اونجا به عشق زندگیش می رسه …
خلاصه کتاب:
شبانه دختری است که عاشق عکاسی ست اما برادرش شدیدا با این قضیه مخالف است. بدون اطلاع خانواده برای یک مصاحبه میرود و در مسیر برگشت تصادف میکند در آمبولانس متوجه میشود هیچ چیز تصادفی نیست و سرنشینان ماشین و حتی مرد مرموزی که به ظاهر عابر بوده و سوار ماشین شده هم همگی بخشی از یک نقشه هستند. پازلی که باید حل شود.
خلاصه کتاب:
قبل نگارش متن اصلی رمان حائز اهمیت هست که توضیح بدم، این رمان مانند رمان های دیگر کاملاً براساس موضوعی مشابه با واقعیت نوشته شده و تنها قسمتهای حاشیهای رمان، ساختۀ ذهن بنده هست. شخصیتهای اصلی رمان یکی از مراجعانم بوده که دچار این مشکل بوده،قابل ذکر هست که موضوعات پرداخته شده در این رمان یکی از پروژههای ترم هشتم دانشگاهم بوده و یکی از پوشیدهترین آسیبهای اجتماعی است که در اجتماع کوچیکی به نام خانواده رخ میده و اشاعه مخربش به جامعه برمیگرده. علت نگارش این رمان بیشتر اطلاع رسانی بوده، نه به مشکل اصلی پرداختن.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.