خلاصه کتاب:
دختر شر و شیطونی که عاشق یه زندانی تحت تعقیب میشه و تو یه نگاه دلش رو بهش می بازه.. جوری که قید همه چیز رو می زنه تا برای داژوی خلافکار و کله خراب بشه اما ناخواسته درگیر گذشته تاریکش میشه و…
خلاصه کتاب:
مینروا دابز می دونه که پایان خوش فقط توی داستان های پریان وجود داره، به خصوص با مردی که برای برنده شدن توی یه شرطبندی، ازش خواسته باهاش شام بخوره. حتی اگه اون مرد، کالوین موریسی خوشتیپ و موفق باشه. برای کال تعهد غیرممکنه، بهخصوص با زنی به بداخلاقی مین. حتی اگه کفش های عالی بپوشه و دلش رو به لرزه بندازه. وقتی در پایان قرارشون با هم خداحافظی می کنن، ارتباطشون رو با هم قطع می کنن و توافق می کنن که دیگه هیچوقت همدیگه رو نبینن. ولی سرنوشت نقشهی دیگهای براشون کشیده و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.