خلاصه کتاب:
داستان راجب چهارتا جونه کنجکاوه که تصادفا تو یه جاده گیر میوفتن و میرن داخل جنگل ولی رفتن به اونجا سرنوشت زندگیشونو تغییر میده ولی داستان اونجا تموم نمیشه خیلی اتفاقات میوفته که خوندنش خالی از لطف نیست…
خلاصه کتاب:
دختر داستان ما، رازهایی تو زندگیش داره که حتی نزدیک ترین افراد خانوادش هم ازش بی اطلاع اند… زندگی پر از عشق ممنوعه… عشقی که نباید به ذهن و زبون بیاره چون در این صورت… این رمان از زندگی نامه چند شخصیت نوشته شده که در اخر همگی بهم وصل میشن…
خلاصه کتاب:
داستان، داستانه دوتا مامور موفق اداره آگاهیه که اصلا آبشون باهم تویه جوی نمیره! یکیشون سرگرد سورن صادقی و دیگری سروان عسل آرمان. داستان از جایی شروع می شه که اداره آگاهی واسه دستگیری یه باند بزرگ قاچاق مواد مخدر مجبوره که دوتا مامور زبده رو بفرسته به عنوان یک زوج داخل این باند. اولین گزینه ها کسی نیستن جز بچه های داستان ما... داستانی پر از فراز و نشیب! حوادث مختلف واتفاق های جالب!
خلاصه کتاب:
هسل داستان زندگی چند تا دوست با سرگذشت های متفاوت که از شیرینی تا تلخی زندگی مشترک رو بیان میکنه داستانی که توی اون با زندگی های مختلف اشنا میشید و با مشکلات متفاوت برخورد می کنید، دیدن نتیجه تصمیم ها در برابر مشکلات، از پنهان کاری تا خیانت و تلافی کردن این کتاب یه کتاب با تم کاملا روانشناسی و کاملا متفاوت از دیگر کتاب های روانشناسی هست. فوق العاده روان و اصلا متوجه نمیشید چجوری تموم شد فضاسازی خوب دیالوگ های خوب…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد یه دختر به نام تابش. متاهل هست و داره با همسرش زندگی میکنه....تابش بچه پرورشگاه بوده و سختی های زیادی کشیده اما حالا یه زندگی اروم داره .... عاشق شوهرشه و اونو خیلی دوست داره ...اما در زندگیش یه اتفاقی میوفته ...باعث میشه زندگی تابش دست خوش تغیراتی بشه و زمانی میرسه که باید انتخاب کنه ...
خلاصه کتاب:
درباره دو داداش دوقلو هست بنام های یغما و یزدان. یزدان چون تیزهوش بود میفرستنش خارج پیش خالش که درس بخونه، وقتی که با والدینش میره خارج که مستقر بشه یغما یه مدتی خونه عموش میمونه که مادر و پدرش برگردن. توی اون مدتت یغما متهم به چشم داشتن زن عموش میشه و کلی اتفاقات میوفته…
خلاصه کتاب:
تقابل دو دین، دو فرهنگ، دو کشور، دو عرف، دو تفاوت، دو شخصیت و دو تا از خیلی چیزها که قراره منجر به…. عاشک، فارسی شده ی کلمه ی ترکی استانبولی aşk و به معنای عشق هست… در واقع می تونیم اسم رمان رو عشق هم بخونیم…
خلاصه کتاب:
یاسین که با کلک با پریایی که خدمتکار خانهاش است ازدواج می کند و پریا توی فراز و نشیب های زندگیش متوجه می شود رفیق صمیمیاش نازنین همسر اول یاسین است و پسری به اسم سامیار دارد و قصد یاسین از ازدواج با او به دست آوردن زمین های پدری اش بوده در این حین که آن ها صاحب دو فرزند دختر می شوند که به طوری مشکوک نازنین زن اول یاسین تصادف می کند و کشته می شود و فرزند دوم پریا به اسم سوگل دزدیده می شود… اما همه ی این اتفاقات زیر سر چه کسی است؟ چه دلیلی دارد؟ پشت این همه ماجرا چه توطئهای وجود دارد؟ هدف چیست؟
خلاصه کتاب:
قصه سه دوست و سه خانواده است که گذشته مشترکی با هم دارن و فرزندانشون دوستی عمیقی با همدارن که در خِلال این دوستی، سیاوش و ارسلان از افرا خواستگاری میکنن.. سیاوش و افرا عاشق و معشوقن و ارسلان حاضر به درک این مسئله نیست چون خودش هم عاشق افرا شده… جواب افرا شیرازه زندگی هر سه خانواده رو از هم میپاشه و حوادثی رخ میده که رازهای گذشته رو میشه و...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.