رازی رمان
دانلود رمان pdf و بدون سانسور
رازی رمان
دانلود رمان سیندرلا اثر محدثه رجبی

دانلود رمان سیندرلا اثر محدثه رجبی pdf بدون سانسور

دانلود رمان سیندرلا از محدثه رجبی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

روی سکوی جلوی خونه نشستم… پاهام از خستگی زیادم زق زق می کردن… هنوز هم به فاصله ی زیاد مدرسه جدیدم تا خونه عادت نکرده بودم… مامان با یه لیوان آب سرد کنارم نشست… به چهره ی مهربونش نگاه کردم… تنها امیدم توی این دنیا مادرم بود…

خلاصه رمان سیندرلا

اصلا دوست نداشتم این جشن تموم شه… جشن خیلی خوبی بود… حداقل که برای من اینطور بود… پر از حس خوب… باز هم من عقب و هانیه جلو نشست… لادن و ویدا به سمت ماشینمون اومدن… ویدا از شیشه پیش هانیه کمی خم شد و گفت: –جا هست ما بیایم با شما؟ هانیه سریع گفت :–بلههه… بپرین بالا… انگار که منتظر اجازه بودن سریع در ماشینو باز کردن و نشستن… ماشینا که حرکت کردن صدای بوق بوق ها رفت توی آسمون… هانیه صدای آهنگو زیاد کرده بود و با ویدا و لادن جیغ و داد راه انداختن…
دلم می خواست صدای بوقا رو بشنوم… با اون آهنگ از صدای بقیه ماشینا چیزی درست نمی شنیدم… خودمو کشیدم جلو و آروم در گوش فرزام گفتم: -میشه صدای اهنگ کم کنی؟ صدای اونم آروم بود… به قدری آروم که کسی متوجه مکالممون نشد… –چرا؟ -می خوام صداهای بوق بوقا رو بشنوم… قشنگتره… فرزام دست دراز کرد و صدای ضبط رو کم کرد… هانیه یهو ساکت شد و با تعجب رو به فرزام گفت: –عععه… ضد حال… زیادش کن… –گوشم درد گرفت… همینطوری جیغاتو بزن…

خنده م گرفت… از تو آینه نگاهش کردم… چشمای اونم می خندید… اینقدر بچه ها کنارم جیغ و سوت زده بودن که خودمم به وجد اومده بودم و دیگه اخرش همراهشون سوت می زدم… هانیه راست می گفت آخر عروسی خیلی زیاد به آدم خوش می گذره. جایی که مسیرمون با نگین اینا عوض میشد براشون از توی ماشین دست تکون دادیم… اونا مستقیم رفتن ولی فرزام دور زد و به سمت خونه ویدا و لادن رفت تا اونا رو برسونه… به ساعت ماشین نگاه کردم… دوازده و چهل پنج دقیقه بود…

دانلود رمان سیندرلا اثر محدثه رجبی pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
روی سکوی جلوی خونه نشستم… پاهام از خستگی زیادم زق زق می کردن… هنوز هم به فاصله ی زیاد مدرسه جدیدم تا خونه عادت نکرده بودم… مامان با یه لیوان آب سرد کنارم نشست… به چهره ی مهربونش نگاه کردم… تنها امیدم توی این دنیا مادرم بود…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    سیندرلا
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان اجتماعی,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    محدثه رجبی
  • ویراستار
    محدثه رجبی
  • طراح کاور
    رازی رمان
  • صفحات
    نامشخص
  • منبع تایپ
    رازی رمان
لینک های دانلود
  • raziadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان عاشک اثر الهام فتحی pdf (1) دانلود رمان خورشید سیاه اثر معصوم ترکان با pdf (1) دانلود رمان تخت سه نفره اثر negar_m pdf (1) دانلود رمان پروفسور اثر شارلوت برونته pdf (1) دانلود رمان یه نفر مثل تو اثر ویدا چراغیان pdf (1) دانلود رمان فروای مغرور (دو جلدی) اثر مریم محمدی تبار pdf (1) دانلود رمان ویرانگر سرخ اثر پریسا محمدی pdf (1) دانلود رمان مرثیه برف اثر فاطمه درخشانی pdf (1) دانلود رمان نبض خاموش اثر سرو روحی pdf (1) دانلود رمان اجبار داغ اثر ناشناس pdf (1) دانلود رمان سانیا اثر پونه سعیدی و پرستو_س pdf (1) دانلود رمان همین که حال من خوش نیست اثر رها امیری pdf (1) دانلود رمان تاوان خنجر زدن شکستن غرور است و بس (جلد دوم) اثر M.kh pdf (1) دانلود رمان نوبت عاشقی اثر تکین حمزه لو pdf (1) دانلود رمان اکیپمون اثر فاطمه حکیم آرا pdf (1) دانلود رمان به کجا چنین شتابان اثر دلآن pdf (1) دانلود رمان دختر جن زده اثر fargad_tanha pdf (1) دانلود رمان آقای مغرور خانم لجب اثر بهارک مقدم pdf (1) دانلود رمان هسل اثر شهلا خودی زاده pdf (1) دانلود رمان قلعه متحرک هاول اثر دیانا وین جونز pdf (1) دانلود رمان گیوتین اثر عالیس pdf (1) دانلود رمان اینجا آخر خط نیست اثر مهدیه_mhk pdf (1) دانلود رمان خدا نگهدارم نیست دریا دلنو اثر دریا دلنو pdf (1) دانلود رمان طوفان جنس آرامش اثر جنس آرامش ماهدخت pdf (1) دانلود رمان بی صدا طلوع کن اثر پروانه.ص pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 259 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.