دانلود رمان تاوان گناه خواهرم از pani با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ویدا فرخ دانشجوی ۲۵ ساله ی پرستاریه و زندگی آرومی داره… داره برای مرحله ی مهم زندگیش یعنی ازدواج آماده میشه که ناگهان با گناهی که خواهر دوقلوش دیبا مرتکب میشه زندگی آرومش به هم میریزه و ویدا مجبور میشه همه زندگیشو کنار بگذاره و تاوان گناه خواهرشو بده…
خلاصه رمان تاوان گناه خواهرم
دو روز از پایان مراسم می گذشت. ظهر بود و داشتم به درسا ناهارشو می دادم که مامان مهری وارد اتاقمون شد. به احترامش ایستادم و سلام کردم، جوابمو مثل همیشه مهربون داد و اشاره کرد بشینم. -ویدا جان اومدم برای آخرین بار ازت بپرسم، دخترم تصمیمت قطعیه؟ میخوای شرایط سیاوش رو بپذیری؟ سرمو انداختم پایین و گفتم: بله مامان مهری، من تصمیممو گرفتم . من بدون درسا نمیتونم و تنها راه داشتن درسا قبول کردن شرایط سیاوشه.- نمیخوای یکم صبر کنی تا سیاوش آروم بشه؟ شاید با گذشت یه مدت آروم شد و قبول کرد درسا رو بذاره پیشت. – نه مامان، نمیخوام… نمیشه…
دیگه راه برگشتی نیست و منم نمیخوام برگردم. مامان مهری سرشو با ناراحتی تکون داد و گفت: چکار کنم که هیچ کاری از دستم بر نمیاد، به خدا می سپارمتون… خودش خیر و صلاح بنده هاشو میدونه. پس دخترم حالا که تصمیمت قطعیه امشب میخوام عاقد بیارم و کار رو تمام کنیم، به بزرگای فامیل هم میگم بیان که حرف و حدیثی پیش نیاد. سعی کردم بغضم رو با یه نفس عمیق فرو بدم و با صدای لرزانی گفتم: – هر جور شما صلاح میدونین، من حرفی ندارم. -پس امشب کارو تمام میکنیم، آماده باش! با خارج شدن مامان مهری از اتاق بغضم شکست و به گریه افتادم. این دیگه چه سرنوشت شومیه؟
چرا من باید فقط چهل روز بعد از مرگ خواهرم بشم زن صیغه ای شوهرش که از قضا قاتلش هم هست؟ آخ! دیبا کجایی؟ کجا رفتی خواهری؟ چرا رفتی و منو با این بار سنگین گناه تنها گذاشتی؟ چرا؟… چرا همه چیز انقدر یهویی به هم ریخت؟ دیبا چکار کردی خواهرم؟ تازه بعد از گذشت چهل روز یادم افتاده بود که دلیل تمام این بدبختی ها چی بوده؟ تازه یادم افتاده بود به دلیل همه چیز فکر کنم… به شروع این تاریکی… به اون روز نفرین شده که دیبا رفت.. به گناه بزرگی که دیبا مرتکب شده بود.. به خیانتش.. آخه چرا؟ چرا دیبایی که انقدر عاشقانه با سیاوش ازدواج کرد کارش رسید به خیانت و دروغ؟ چرا؟…