دانلود رمان آسمان شب (جلد اول) از دلارام.م با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
راجب دختری هست که از کار سخت بیمارستان انصراف میده و پرستار پسری میشه که تو کماست، اون پسر بهوش میاد و شیدا رو برده خودش می کنه و…
خلاصه رمان آسمان شب
کنارش روی تخت نشستم، دستش رو جلو اورد و دستمو گرفت. دستش هنوز نیروی زیادی نداشت. -رررر….روسررررری… مطمنن میخواست موهام رو ببینه، دستم رو بردم سمت گیره موهام و بازش کردم، بلندای موهای شکلاتی رنگم تا زیر کتفم می رسید. بهش نگاه کردم، پر از شوق و اشتیاق بود چشماش. ب…بیا…ج…ج…جلو… –
خودم رو سمتش کشیدم، دستشو اروم و لرزون بالا اورد اما میونه راه افتاد رو تخت، دست سردم رو بردم جلو و کمکش کردم دستش بالا بیاد…
هدایتو به اون دادم و گذاشتم جایی که می خواست یعنی موهام رو لمس کنه… چند بار دستشو روی موهام بالا و پایین کرد. ت…ت…تو…خی…خیلی.. خو..خوششگ…خوشگلی… – در تمام طول امشب برای ااولین بار لبخند روی لبم نشست. لبخندمو دید اونم لبخند زد… خیلی خوشگل شد وقتی لبخند زد. خوابت نمیاد؟ – م…میا…میای…پ…پ…پی…پیشم …. بخوابی؟ – به تختش اشاره کردم و گفتم: تختت برای هر دومون کوچیکه…