دانلود رمان همیشه با همیم از زهرا محمدرضایی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
قصه یه دختر از جنس زندگی…به اسم نادیا…که برادری داره که عاشقشه… این برادر با ی سو تفاهم به زندان میره… نادیا برای جمع آوری پول تو یه مدرسه مشغول به فعالیت میشه که با آرمان آشنا میشه و می فهمه سال ها پیش دوست صمیمی برادرش بوده که بخاطر یه اشتباه از هم دور شدن… آرمان کمک مالی می کنه تا برادرش آزاد بشه ولی محمد بخاطر سوء تفاهم ها چشم دیدن آرمان رو نداره…
خلاصه رمان همیشه با همیم
نادیا: جلوی در مدرسه دبیرستان دخترونه یه نفس عمیق کشیدم و با سرعت وارد شدم.دعا می کردم از سنم ایراد نگیرن… مدرسه خیلی بزرگی بود و تو اون موقع سال تقریبا خالی از دانش اموز… وارد دفتر مدرسه شدم و رو به خانومی که پشت یه میز نشسته بود سلام کردم: -سلام،خسته نباشین… سرشو گرفت بالا…حدود ۴۰ ساله می زد… -سلام…بفرمایید؟ -منو خانوم صابر فرستادن… برای استخدام… -تدریس زبان؟
-خیر،تربیت بدنی… ای بابا باز اسم این رشته اومد… دیگه ازش متنفر شدم انقدر هرجا گفتم تربیت بدنی گفتن لازم نداریم… صداش بلند شد: -بشینید… روی یکی از صندلی ها نشستم و نگاهش کردم… برعکس همه جا که فرم پر می کردم ایندفعه خانومه شفاهی مشخصاتمو پرسید: -اسم؟ -نادیا کیامِهر… -نام پدر؟ -مصطفی کیامهر…-متولد؟ وای!!!نکنه واسه سنم ایراد بگیره… وای خدایا نه… -۱۳۶۹. با تعجب نگام کرد…