رازی رمان
دانلود رمان pdf و بدون سانسور
رازی رمان
دانلود رمان هزار و سیصد و سکوت اثر زهرا علیرضایی

دانلود رمان هزار و سیصد و سکوت اثر زهرا علیرضایی بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان هزار و سیصد و سکوت از زهرا علیرضایی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

گرچه مغزم مسلسل وار دستور گریز صادر میکرد اما دستم، جانِ بستنِ پنجره را نداشت. پنجره ای که ناجوانمردانه، در پس هوای یخ زده اش، رایحه ی لطیف عطر او را، مهمان اتاق کرده بود. نمی دانستم کدام از خدا بی خبری، به سلیقه ی شیرین خاطرات من، دستبرد زده و دارد آن سوی پنجره، بوی سال های گذشته را بر سر دلِ دلتنگ من می کوبد.

خلاصه رمان هزار و سیصد و سکوت

نسبت به من سر و سامان بدهد وگرنه حال من هنوز هم همان افتضاحی بود که بود آن تکه گوشت لعنتی که به جای زبان، در دهانم دوختند، هیچ غلطی برای بهبود اوضاعم نکرد. در جوابش فقط شانه بالا انداختم و او را معذب تر کردم به وضوح می دیدم که دست و پایش را هر لحظه بیشترگم می کند. بهتر من و او حرفی با هم نداشتیم فریاد… من من میخواستم بگم که… خب نمی دونم. واقعا چطوری باید بگم… من متاسفم که بعد از… من به عذرخواهی احتیاج نداشتم.

صورتم جمع شد. آن روزها وقتی که ترکم کرد اصلا به این فکر نکردم که چرا دارد می رود او عاشق صدایم بود و من دیگر هیچ وقت نمی توانستم بخوانم در واقع من خودم هم نمی توانستم خود را تحمل کنم و هیچ انتظاری از او نداشتم دستم را برای ساکت کردنش بالا آوردم، اما او راضی به سکوت نشد. فریاد اون زمان من خیلی بچگانه فکر می کردم… ترسیده بودم نمی دونستم باید چیکار کنم میخواستم توضیحاتش کلافه ام میکرد من حوصله ی شنیدن حرف های هیچ کس را نداشتم. بین صحبتش پریدم

ب…بسه! صدایم بلند بود و به همین خاطر هم ناهنجار تر از همیشه او هراسیده خاموش شد. دستش بر دهان نشست و مردمک چشمانش در حدقه لرزید روی از او گرفتم و بر پاشنه چرخیدم. خ…دا…حا… فظ. این جان کندن برای بیان کلمات روحم را زخم می زد اما ترجیح می دادم او این نقص گوش خراش را بیشتر و بیشتر بشنود. این طوری یادش می آمد که باید می رفته و دلیلی برای عذرخواهی وجود ندارد. چند قدمی از او دور شدم اما سکوتش فقط چند ثانیه دوام آورد.

 

دانلود رمان هزار و سیصد و سکوت اثر زهرا علیرضایی بدون دستکاری و سانسور

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
گرچه مغزم مسلسل وار دستور گریز صادر میکرد اما دستم، جانِ بستنِ پنجره را نداشت. پنجره ای که ناجوانمردانه، در پس هوای یخ زده اش، رایحه ی لطیف عطر او را، مهمان اتاق کرده بود. نمی دانستم کدام از خدا بی خبری، به سلیقه ی شیرین خاطرات من، دستبرد زده و دارد آن سوی پنجره، بوی سال های گذشته را بر سر دلِ دلتنگ من می کوبد.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    هزار و سیصد و سکوت
  • ژانر
    دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    زهرا علیرضایی
  • ویراستار
    زهرا علیرضایی
  • طراح کاور
    رازی رمان
  • صفحات
    1228
  • منبع تایپ
    رازی رمان
  • raziadmin
دیگر نوشته های
موضوعات
دانلود رمان سوارکار کثیف اثر ماهرو pdf (1) دانلود رمان در تو پناه گرفته ام اثر محیا نگهبان pdf (1) دانلود رمان آن او (دوجلد) اثر بهاره شریفی pdf (1) دانلود رمان به من بگو لیلی اثر مهسا زهیری pdf (1) دانلود رمان درخت آلبالو اثر پاییز pdf (1) دانلود رمان ژوان اثر فاطمه حمیدی pdf (1) دانلود رمان چتر خیس باران اثر زهره دهنوی pdf (1) دانلود رمان نیل اثر فاطمه خاوریان (سایه) pdf (1) دانلود رمان دو پرنده بی سرزمین (جلد اول) اثر یگانه اولادی pdf (1) دانلود رمان آینه قدی اثر سحر مرادی pdf (1) دانلود رمان رویای سیاوش اثر مریم جلالی pdf (1) دانلود رمان عشقی که برای انتقام بود اثر نینا وارداریان pdf (1) دانلود رمان محصور شدگان اثر سوگند موسوی pdf (1) دانلود رمان دختر جن زده اثر fargad_tanha pdf (1) دانلود رمان آقای مغرور خانم لجب اثر بهارک مقدم pdf (1) دانلود رمان هسل اثر شهلا خودی زاده pdf (1) دانلود رمان دلبرک ارباب اثر ناشناس pdf (1) دانلود رمان حس ممنوعه اثر نیلوفر قائمی فر pdf (1) دانلود رمان ر شبانه سان اثر شبانه سان لرکی pdf (1) دانلود رمان غرور و آبرو اثر لیانا دیاکو pdf (1) دانلود رمان زن قراردادی اثر لین گراهام pdf (1) دانلود رمان میراث هوس اثر مهین عبدی pdf (1) دانلود رمان دیو لیلی اثر بهارک مقدم pdf (1) دانلود رمان بی صدا طلوع کن اثر پروانه.ص pdf (1) دانلود رمان گونش اثر لواشک pdf (1)
آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آمار سایت
  • 302 نوشته
  • 6 برگه
  • 0 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.