خلاصه کتاب:
تصمیمم را گرفته بودم! کنارش ایستادم و به او نگاه کردم. انگشتانم دستانش را لمس کردند و صورتم را به او نزدیک کردم. بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی ارتباط داشته که…! باورش نداشتم این حقیقت تلخ را اما… حالا من هم مثل خودشان بازی میکردم! فکر نمیکردم ارتباط با تو انقدر از نزدیک خوب باشه! انقدر نزدیک و دور از اون تماسای تصویری و چتهامون!
خلاصه کتاب:
سیگار و فندکش را از روی اپن آشپزخانه چنگ زد.با احتیاط نسبی از کنار وسایل شکسته شده ی روی زمین، عبور کرد. دانه های درشت عرق، تمام صورتش را در بر گرفته، اما در پیشانی اش بزم دیگری بر پا بود. سر درد عصبی و خیسی پیشانی و موهایی که به پیشانی اش چسبیده بودند، عصبانی ترش می کرد. کلافه آستین پیراهن مردانه اش را روی پیشانی اش کشید. امشب زیادی تند رفته بود! زیاد از حد…
خلاصه کتاب:
آوید اندرسون پسر دورگه ایرانی_امریکایی که به طور اتفاقی با اِما کِری رو به رو میشه و اونو از دست یک دزد عوضی نجات میده… آوید شبیه هیچ مردی نبوده که اِما تا به امروز شناخته. بااوج گرفتن خطر، آوید بیشتر و بیشتر تو خونه اِما رفت و آمد میکنه. تااینکه یک شب اتفاق غیرقابل جبرانی در اتاق اِما میوفته… شکستن قانون، بهای زیادی دارد آوید مجبور به مبارزه ای کثیف می شود تا عشق را بدست آورد…
خلاصه کتاب:
عاشقی یعنی امتحان پس دادنه، به هم فرصت دادنه، طاقت داشتنه. کسی که طاقت داشته باشه و صبور باشه قطعا از امتحان سر بلند بیرون میاد و اگر نه مسیرش سقوطه! عاشق شدن هم سختی های خودشو داره. یک عاشق واقعی امتحان میشه،آزمایش میشه و در نهایت این عاشق پیشه واقعی هست که از این امتحان سخت سربلند بیرون میاد. داستان رمان درباره امتحان پس داده بنده هاست، بازی سرنوشته. خدا عاشقا رو دوست داره و گاهی بنده های عاشق رو آزمایش میکنه. یک عاشق، باید سختی راه رو به جون بخره و از یک امتحان سخت عبور کنه. آدم عاشق از این امتحان سر بلند بیرون میاد…
خلاصه کتاب:
من ٬دختری از زمین که برای یافتن بازمانده به اینجا آمده ام و تو شاهزاده ای از جنس آتش و شیطان هستی که... برای به دست آوردن من هرکاری انجام میدهی. راز عجیبی این سرزمین را در بر گرفته که کسی از آن اطلاعی ندارد به زودی راز ها معلوم٬و هویّت من آشکار خواهد شد…
خلاصه کتاب:
جیلیان و جکسون ناگهان متوجه می شوند که می توانند فکر دیگران را بخوانند و این کشف تازه، انها را شوکه و تا حدی ذوق زده می کند. اما وقتی می بینند یک دانشمند عوضی همه جا تعقیبشان می کند که بفهمد در مغزشان چه می گذرد، وحشت جای همه چیز را می گیرد. آیا دوقلو ها میتوانند دوباره به زندگی عادی برگردند؟ به پارک وحشت وارد شوید…
خلاصه کتاب:
داستان راجب دو تا گروه ۵ نفرس… ۵ تا دختر، ۵تا پسر… خب این ۱۰ نفر رقاصن، رقاصای ماهر و مشهور. این ۱۰ نفر مقابل هم قرار میگیرن یعنی رقیب همن. توی یه مسابقه که خیلیم حساسه… این مسابقه توی پاریس برگزار میشه و خیلیم هیجان انگیزه… ما میخوایم بدونیم بلاخره بعد از ۵دور مسابقه کدوم گروه میرن به فینال و برنده این مسابقات میشن…
خلاصه کتاب:
هیچکس نمیدونه که عشق چهطور اونو پیدا میکنه و چهطور قلب سیاه شدهی پسری که از همه چی خسته هست رو دوباره زنده میکنه، پسر داستان ما معنی کلمهی خوشبختی رو خیلی وقته یادش رفته و تا میخواد اونو یاد بگیره خبری از گذشته و دروغی پوشالی همه چیز رو نابود میکنه... زنی که فیلسوف بوده و طرد شده؟! پسر داستان ما آرمان وقتی حقیقت رو میفهمه که نازنینش... متاهله...!
خلاصه کتاب:
زن از تاریکی می ترسد مرد آن را حکم می کند. “در یک شب زمستانی زندگی این دو در هم تنیده می شود”. زن لباس هایش خیلی تنگ، پاشنه هایش خیلی بلند است. با صدای خیلی بلند می خندد، بدون رعایت آداب غذا می خورد و بیشتر گفته های کتاب ها را در هم می آمیزد. کمتر کسی می داند این فقط یک پنهان کاری ماهرانه برای مخفی کردن حمله های عصبیش است…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.