خلاصه کتاب:
زمُرد دانشجوی معماریه و قراره تو شرکت پدرش کار کنه، در این گیر و دار با یاسین پسر عمه اش که تا آن زمان ملاقاتی با هم نداشتن رو برو می شود ! بحث و جدلی میان این دو نفر شروع میشه تا جایی که زمرد تصمیم گرفته از ایران بره…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.