خلاصه کتاب:
پسری که برخلاف خانواده اش، علاقهای به زندگی در غربت ندارد. او چند سال در فرانسه زندگی میکند، اما سرانجام چمداناش را میبندد و به ایران برمیگردد. او میخواهد با مادربزرگاش در خانهای که تنها دارایی پدرش در ایران است، زندگی کند. از طرفی ماجرای دختری را هم میشنویم که او هم پس از پنج سال به ایران برگشته و متوجه میشود مادربزرگش ناپدید شده است. او که ظاهرا برای فروش خانهی پدری به ایران برگشته…
خلاصه کتاب:
اورم نمی شد بالاخره بعد سالها می تونم برم به دیدن عمه خانوم سر سخت ترین عمه ی روی زمین اونه . یاد ۲۰ساله پیش افتادم پدرم با عمه اختلاف پیدا کرد و ما باهاشون قطع رابطه کردیم من از این موضوع ناراحت بودم چون از عشق بچگیام که از بچگی دوستش داشتم دور شدم و نمی تونستم اونو ببینم یعنی امیر ! اونم عین عمه سرسخت و مغرور بود و من عاشق همین کارهاش بودم ولی اون خبر نداشت…
خلاصه کتاب:
افرا دختری که کنار خیابون گیتار میزنه و این کار هر روزشه اما تو یکی از این روزها سامیار آقا زاده پولدار که همه ازش حساب میبرن کلی کشته مرده داره با نگاه اول عاشق افرا میشه دستور میده افرا رو تعقیب کنن بالاخره خونشو پیدا می کنه و دقیقا کنار خونش خونه می خره و…
خلاصه کتاب:
این رمان روایت زندگی دختری به اسم مهتاب است که با دایی ناتنی خود ازدواج میکند. فرود مَردی عصبی است که وقتی متوجه دختر نبودن مهتاب در روز عروسیشان میشود او را به روش های مختلف شکنجه میکند اما غافل از اینکه…
خلاصه کتاب:
زندگی رزانا دیار که برای پاس کردن چک ها و پرداخت بدهی زیادی که دارد، مجبور به قبول انجام پروژه ای می شود که تا قبل از این ، از انجامش سر باز میزده است، رامو اواکیان صاحب پروژه ایست که از رزانا دعوت به همکاری کرده و رزانا زمانی برای مذاکره پنج شرط تعیین می کند که یکی از آنها پرداخت ۹۰ درصد حقوقش در ابتدای کار میباشد و واکنش رامو به این شرط و ...
رمان رقص تاس
زندگی رزانا دیار که برای پاس کردن چک ها و پرداخت بدهی زیادی که دارد، مجبور به قبول انجام پروژه ای می شود که تا قبل از این ، از انجامش سر باز میزده است، رامو اواکیان صاحب پروژه ایست که از رزانا دعوت به همکاری کرده و رزانا زمانی برای مذاکره پنج شرط تعیین میک ند که یکی از آنها پرداخت ۹۰ درصد حقوقش در ابتدای کار میباشد و واکنش رامو به این شرط و ...
خلاصه کتاب:
یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونهی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خونبس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید… همسر شرعی و قانونیش که حالا بعد از ده سال برگشته…
خلاصه کتاب:
دختری خسته و رنج کشیده زیر بار مشکلات مجبور شده مرد بار بیاید مسیرش یه شرکت بزرگی می خورد که در انجا مردی در انتظار اوست برای گرفتن انتقام سختی که دخترکمان کوچک ترین نقشی در آن ندارد و در این میان مشکل قلب دخترکیست که تاب تنهایی را دیگرد ندارد و دل می دهد به گرگی که قصد دریدن او را دارد….
خلاصه کتاب:
داستان درمورد دختری از جنس سنگه دختری که توی سیاهی اطرافش هرلحظه بیشتر فرو میره و هیچ تلاشی برای نجات خودش نمیکنه. شخصیتِ دیگهی داستان، یه دختر مهربون و حساسه دختری از جنس روشنایی، دختری که میخواد هرطوری که شده دوستش رو نجات بده اما...
خلاصه کتاب:
یک ازدواج اجباری که هر دو طرف ازدواج راضی به این زندگی نیستند. پسر داستانمون نامزد هم داره و به خاطر شرایطی این دو تا با هم عقد میکنند و هم خونه میشن و این هم خونه شدن باعث میشه حامی هم بشن و بقیه داستان…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رازی رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.